گل کردم .....

ساخت وبلاگ
مشعل حقابن ملجم چو زد از راه جفاتیغ بر فرق علی شیر خدابه زمین قامت مولا افتادلرزه بر گنبد خضرا افتاداز سر شوق سر منشق راسر آکنده ز راز حق رااسدالله بسائید به خاکخاک زد بوسه بر آن تارک پاکگشت محراب ز خون رنگ شفقتا که افتاد ز پا مشعل حقدست شکرانه بمالید به رودیده اش محو جمال رخ اوگفت با رمز و اشارات به دوستهرچه برمن رسدازدوست نکوستعرشیان شیون و افغان کردندفرشیان موی پریشان کردندجمله گفتند به آوای حزینخالی از حجّت حق گشت زمینتا که احباب خبردار شدندجانب حیدر کرّار شدندحسنین آمده با دیده ی ترسوی محراب به دیدار پدردل محراب زخون دریا بودغوطـــه ور در یم خون مولا بودهمه گفتند به آوای بلندابن ملجم را آرید به بندمثله اش کرده امانش ندهیدرخصت حرف و بیانش ندهیدگفت مولا به سرا آریدشز جفا هیچ میازاریدشاگر این زخم بیابد بهبودعفو من شامل اوخواهد بودور به این ضربه ز دنیا رفتمبه سراپرده ی اعلی رفتمبه یکی ضربه کنیدش تعزیرتا چه باشد من و او را تقدیر***         ***         ***شیر حق را به سرا چون بردندزود رفتند و طبیب آوردندگفت با دیدن آن زخم طبیبنیست امید به بهبود حبیبزهر کاری شده وارد بر سرکار از کار گذشته ست دگرزین سخن جمله دل افگار شدندبا غم و رنج و تعب یار شدندگفت با زینب کبری ، کلثومشدم از نعمت با با محرومافسری رفت جهان را ازسرکه نیابند نظیرش دیگربعد از این کیست که امید دهدمژده از تابش خورشید دهدبعد از این کیست که در نیم? شبببرد قوت یتیمان عرب***بهر تودیع چو برخاست طبیبگفت با اهل سراپرده ی طیبزهر بر خون علی چون که رسیدامشب از شیر غذایش بدهیدکودکان کاسه ی شیر آوردندشیر از بهر امیر آوردندچو نگه کرد علی شیرخدابه اسی گل کردم ........
ما را در سایت گل کردم ..... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asoleyeavazblogfacod بازدید : 155 تاريخ : جمعه 16 ارديبهشت 1401 ساعت: 4:24

  (جلال رفیع تربتی ــــ عباس خوش عمل کاشانی)  مرا با استاد جلال رفیع روزنامه نگار ـ نویسنده ـ جامعه شناس ـ سیاستمدار ـ ادیب و شاعر و مهین برادر رضا رفیع  طنزپرداز رفاقتی دیرین است.سالهایی که حضرتشان سردبیر روزنامه ی اطلاعات بودند کمین نیز در مقام معاون ، همکار ایشان بودم.استاد جلال پس از بازنشستگی به موطن مألوف خود تربت حیدریه کوچید ولی تماسهای تلفنی ما همچنان برقرار است.به مناسبت شب قدر رباعی ذیل را برای استاد جلال فرستادم :ای خوب همیشه باصفا یادم باشدر خلوت خویش با خدا  یادم باشتا چون  دل  تو  دلم  شود  نورانیدر  لیله ی قدر  با  دعا  یادم باش.ساعتی نگذشت که استاد جلال رفیع دو رباعی ذیل را برایم ارسال کرد :ای خوش عمل نکوسخن  شادم کندر   خلوت   محراب   دعا     یادم کنمن بسته ی   زنجیر گناهان  خودملطفی کن  و   با   دعایت   آزادم کن*ای خوش عمل خوش سخن خوش محضرمن  خود  به   دعای  چون  توام   مستظهربا     بار     گناه      از      تو       تمنا     دارمتا       وقت      دعا    مرا     شوی     یاد آورمن نیز بلافاصله دورباعی ذیل را ارتجالآ سرودم و برای ایشان پیامک کردم :منزل   دور است   و   راه & گل کردم ........
ما را در سایت گل کردم ..... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asoleyeavazblogfacod بازدید : 173 تاريخ : جمعه 16 ارديبهشت 1401 ساعت: 4:24

اسعدالله ایامکم....تقبّل الله اعمالکم....طیّب الله انفاسکم(در سه مقطع:نوجوانی ـ جوانی ـ پیری)عید فطر آمد و ما جانب خمّار شدیمشکرلله که سبکروح وسبکبار شدیمبعد یک چند ز چنگال خماری رستیمبه در میکده رفتیم وطلبگار شدیمسحر از محفل رندان شراب آلودهبانگ جانپرور نوش آمد و بیدار شدیمارجعی گفت به میخانه ی وحدت ساقیشعر لبّیک سرودیم و به رفتار شدیمچو نهال ز عطش سوخته کآبش بدهندداد پیمانه به ما ساقی و پربار شدیمتا پدیدار هلال مه نو شد به فلکباز در خانه ی خمّار پدیدار شدیمهله با پرده نشین حرم عشق بگویپرده بردار که ما طالب دیدار شدیمز ازل باده ی گلگون و رخ زیبا راچشم نگشوده و نادیده خریدار شدیمبارها پیر مغان گفت می صاف بنوشکه از آسیب بلاهات نگهدار شدیم.(2)عید فطر آمد که ساقی عاشقان را جام دادعاشقان تشنه را از جام وحدت کام دادبعد چندی لب فروبستن ز اکل و شرب، دوستسفره ای گسترد از احسان و بار عام دادتا هلال ماه شوال از افق شد آشکارساقی از راه وفا، کام دل ناکام دادخلعتی از تار و پود نور بر اندام جانحضرت جانان ز لطف بیکران انعام دادجانب میخانه بشتابید ای میخوارگانکاین زمان پیر مغان، اصحاب را پیغام دادحیف، رفت آن ماه و صد شکر آمد این عید سعیددست ساقی باز می بوسم که ما را جام دادلب فرو بستید از نوشیدنی گر چند گاهاز خم وحدت شما را باده ی گلفام داددست افشان، پایکوبان جانب ساقی رویدچون که عیدی باده ی جانبخش آن خوشنام دادروزه داران را ز راه مرحمت در صبح عیدایزد جان آفرین پاداش آن ایام داد«خوش عمل» چون عید فطر آمد ز لطف خویشتنحضرت حق طبع ما را قدرت الهام داد(3)ماه      رمضان      رفت....بیا      باده بنوشیمجامی   دو سه گل کردم ........
ما را در سایت گل کردم ..... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asoleyeavazblogfacod بازدید : 139 تاريخ : جمعه 16 ارديبهشت 1401 ساعت: 4:24